او مدیر بخش توسعهی شرکتی در فیسبوک است.
هر چند فیسبوک سالهاست که عنوان بزرگترین شبکه اجتماعی جهان را در اختیار دارد. اما این عنوان هم چندان نتوانسته از روند کاهش محبوبیتش در برابر موج شبکههای اجتماعی جدید و متنوع جلوگیری کند. اما این شرکت به خوبی توانست سازش را با سلیقه کاربران کوک کند؛ کاری که مسلما فقط از عهدهی یک نوازندهی چیرهدست برمیآید. خاصه اگر از کودکی با نوای تار و سهتار قد کشیده باشد. «امین ذوالفنون» حالا یازده سال است که نبض بلندپروازیهای فیسبوک را در دست دارد. او به عنوان یکی از معاونان ارشد این شرکت، مسئولیت توسعهی شرکتی آن در جهان را به عهده گرفته.
مهاجری از تبار موسیقی سنتی
متولد سال 1350 در تهران، وقتی پنج ساله بود همراه با خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد. با این اوصاف تعجبی ندارد که خاطرات او از کشورش، اندک و مبهم باشند. اما مدیر کلیدی بخش خریدهای استراتژیک و ادغامهای شرکتی فیسبوک، با موسیقی بنان و شجریان آرام میگیرد. دلیل آن را هم بهتر است بعد از ریشههای فرهنگ ایرانی، در نام خانوادگیاش جستجو کنید. امین ذوالفنون عضوی از خانوادهی معروف ذوالفنون است. پدربزرگش «حبیب ذوالفنون» سازنده و نوازندهی تار بود و باعث شد نوای تار تا نسلها بعد در این خانواده طنینانداز شود. پدرش «محمود ذوالفنون» نوازندهی تار و استاد ویلن بود. او ویلن را از ابوالحسن صبا آموخت و به ارکستر انجمن موسیقی ملی پیوست، اما بیشتر در رادیو و با برنامهی گلها شناخته شد. با این همه عموی امین یعنی «جلال ذوالفنون» مشهورترین عضو این خانواده است. او که ویلن را از برادر بزرگش- محمود- آموخت، محقق برجستهی موسیقی و استاد سهتار بود.
امین ذوالفنون هم به رسم خانوادگی، نوازندگی را از کودکی آموخت. او از یازده سالگی با سهتار آشنا شد و به تدریج در نواختن آن به مهارت رسید. اما معاشرت با بزرگان موسیقی و شعر مانند محمدرضا شجریان، علیزاده، سیمین بهبهانی و پورناظری باعث شد که اشتیاق او به موسیقی سنتی بیشتر شود. به همین خاطر در یکی از این میهمانیها که خانوادهاش میزبان اعضای گروه شمس بودند، کمانچهای از آنها گرفت. امین آنقدر به این ساز علاقه داشت که از همان زمان شروع به خودآموزی کرد و حالا نوازندهی ماهر کمانچه است. سه برادر امین هم نوازنده هستند و او گاهی همراه با نوازندگان دیگر، در شهرهای مختلف آمریکا به اجرای موسیقی میپردازد.
غنیمتِ فیسبوک
امین ذوالفنون تمام دوران دانشجوییاش را در قدیمیترین دانشگاه کالیفرنیا یعنی دانشگاه سانتاکلارا گذراند. او مهندسی الکترونیک را برای دورهی کارشناسی انتخاب کرد، اما مدرک دکترایش را در رشته حقوق گرفت. به همین دلیل هم کارش را به عنوان مدیر حقوقی یک شرکت تازه تاسیس مخابراتی به نام ArrayComm آغاز کرد.
ذوالفنون سه سال در این شرکت ماند و بعد در سال 2003 با یک پیشنهاد کاری خوب، راهی گوگل شد. او در گوگل، مدیر توسعهی شرکتی و تجاری بود و مسئولیت سرمایهگذاریها و ادغامهای این شرکت را به عهده داشت. ذوالفنون در مدت حضورش در گوگل، بعضی از مهمترین خریدهای این شرکت از میان استارتآپهای تکنولوژی را مدیریت کرد. درست در سالهایی که شرکتهای بزرگ تکنولوژی جنگ رقابتی جدی بر سر حق ثبت اختراع داشتند، توانست چند حق ثبت را به نام گوگل بزند. همین موفقیتها توجه بعضی غولهای تکنولوژی را جلب کرد، اما در نهایت فیسبوک موفق شد امین ذوالفنون را به استخدام خودش درآورد. او بعد از هشت سال حضور موثر در گوگل، از ماه مارس سال 2011 به فیسبوک پیوست تا به عنوان مدیر بخش توسعهی شرکتی آن، مسئولیت تمام اقدامات برای کسبوکارهای تازه، سرمایهگذاریها، خریدها و ادغامهای این شرکت را به عهده بگیرد.
یک خرید استراتژیک
تنها یک سال از حضور ذوالفنون در فیسبوک میگذشت که او تمام تلاش خودش را برای انجام بزرگترین خرید این شرکت بکار بست. او مارک زاکربرگ را متقاعد کرد تا در سریعترین زمان ممکن، اینستاگرام را بخرد. به این ترتیب بود که زاکربرگ در اولین پنجشنبهی ماه آوریل سال 2012 از «کوین سیستروم» – مدیرعامل وقت اینستاگرام- دعوت کرد. تا در خانهاش درباره مراحل و شرایط این خرید، صحبت کنند. سه روز بعد این خرید با پیگیریهای ذوالفنون، در یک جلسهی دوازده ساعته و با قیمت یک میلیارد دلار نهایی شد.
ذوالفنون چند سال بعد و پیش از برگزاری آخرین انتخابات ریاست¬جمهوری آمریکا که کمیسیون تجارت فدرال به شکلی جدی فعالیتهای رقابتی شرکتهای بزرگ تکنولوژی را زیر ذرهبین گذاشته بود، از این خرید دفاع کرد. او تاکید کرد که در زمان انجام این خرید، کمیسیون تجارت تمام اسناد و مدارک را به دقت بررسی کرده و احتمال رفتار ضدرقابتی و سوءاستفاده با هدف انحصارطلبی را رد کرده بود. ذوالفنون در جلسات مختلفی با اعضای کمیسیون تجارت فدرال، جزئیات این خرید را تشریح کرد. او گفت که این خرید برای تثبیت جایگاه فیسبوک در بازار موبایل اهمیت زیادی داشته است. وی گفت: «هدف ما از خرید اینستاگرام این بود که ماهیت شبکههای اجتماعی را به دنیای اشتراک عکس و ویدئو بیاوریم. اینستاگرام با مشکلات بزرگی مانند هجوم اسپمها و نداشتن الگوی درآمدی مشخص مواجه بود و به کمک فیسبوک توانست از این موانع عبور کند.»
امین ذوالفنون از زمان ورودش به فیسبوک بانی انجام خریدهای مهم دیگری از جمله واتساپ و اوکیولوس هم بوده است. آن هم در دورهای که رقابت غولهای تکنولوژی بر سر خرید استارتآپها و سرمایهگذاری در کسبوکارهای جدید است.
بیست پست آخر نیم رخ
- جاش واردل؛ مبدع بازی آنلاین و پرطرفدار وردل
- دمت موتلو؛ یک کارآفرین جسور
- الیزابت چرچیل؛ در جستجوی ارتباطات مدرن
- جولی سوییت؛ پرچمدار عدالت
- آدام نیومن؛ زخمخوردهی جاهطلبیها
- لیزا جکسون؛ سفیر اپل در حفاظت از محیط زیست
- امی هود؛ برگ برنده غول نرمافزاری جهان
- آیچا اِوِنز؛ ملکهی صنعت خودروهای خودران
- روث پورات؛ مهره کلیدی گوگل
- گویین شاتول؛ ستارهی صنعت فضانوردی
- سفرا کتز؛ در ستایش تجربهگرایی
- رید هستینگز؛ ایدهپرداز صنعت سرگرمی مدرن
- لیزا سو، یکی از بهترین مدیران صنعت نیمهرسانا
- کاتالین کاریکو؛ مبدع اولین واکسن کووید-19
- سوزان وجسیکی؛ قدرتمندترین زن در اینترنت
- الیزابت هولمز؛ ظهور و سقوط یک امپراطوری
- پت جلسینگر؛ ناخدای جدید اینتل
- ملانی پرکینز؛ ثروتمندترین زن جوان کارآفرین
- جنسن هوآنگ؛ یک مدیر هدفمند
- ویتالیک بوترین؛ خالق اتریوم
افزودن نظر